مردی به دنبال کاری در مزرعه می گشت. او توصیه‌نامه خود را به مدیر جدید تحویل داد. در آن به سادگی نوشته شده بود “او در توفان می خوابد.” صاحب‌کار چون به کمک او احتیاج داشت او را استخدام کرد. چند هفته می‌گذرد تا اینکه در نیمه شبی ناگهان توفان قدرتمندی از اعماق دره شکل می‌گیرد. مدیر از صدای باد و باران بیدار می شود، از تخت خود پایین می پرد و کارگر جدید خود را صدا می‌زند، اما آن مرد در حالی‌که خر و پر می‌کرد درخوابی عمیق بود. بنابراین مدیر به سرعت به طویله می‌رود و در کمال شگفتی می‌بیند که حیوانات با مقدار زیادی از علوفه کاملاً در امان هستند. سپس با عجله به مزرعه می‌رود و می‌بیند که خرمن‌های گندم با دقت در میان نوارهایی عایق‌بندی و بسته‌بندی شده‌اند. او به سیلوی برنج سر می‌زند و می‌بیند که درهای آن کاملا چفت و بست شده‌اند و دانه‌های برنج کاملا خشک هستند. سپس معنی این جمله رامی فهمد : “او در توفان می خوابد.”
دوستان من، اگر ما به چیزهایی از زندگی که برایمان مهم است اهمیت بدهیم، اگر کسانی را که برایمان مهم هستند دوست بداریم و با ایمان با آن‌ها برخورد کنیم زندگی‌مان با درد و رنج، و کسب و کارمان با حوادث غیرمترقبه روبه‌رو نخوهد شد. اگر کلاممان همیشه صادقانه باشد و آغوشمان محلی امن، هرگز با چه کنم چه کنم روبه‌رو نخواهیم شد و می‌توانیم به راحتی در توفان بخوابیم و هنگامی که زمانش فرا برسد به راحتی از زندگی خداحافظی خواهیم کرد. 1)

References
1 کتاب : کمی ایمان داشته باش | نویسنده : میچ آلبوم | مترجم : مهدی احشمه
0 پاسخ

پاسخ دهید

میخواهید به بحث بپیوندید؟
مشارکت رایگان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *