شخصی از من پرسید : به نظر تو اینکه سن درون بیشتر باشد منطقی است؟
پاسخ دادم : بله.
اگر دورنمان نتواند بیشتر از خودمان درک کند ما ضربههای سختی خواهیم خورد.
درونمان آسیبپذیر میشود چون زمان نگذاشتیم خودمان را بشناسیم.
او پرسید : و این هم هست که از خیلی چیزها نمیتوانی لذت ببری، از آنچه همسن و سالهایت لذت می برند یک جور حس انزوا است؟
پاسخ دادم : مشکل اینجاست که آیا تو میخواهی شبیه بقیه باشی؟ یا آنچه که از خودت خواستی؟
هر باوری تاوانی دارد. 1)
احمقهای به ظاهر فهمیده و بیسوادهای به ظاهر تحصیل کرده هنوز نمیدانند چیزی که در زندگی بشر تعیین کنندهی شعور و شخصیت آنهاست مدرک یا ثروت آنها نیست.
شخصیت را نه با مدرک و نه با ثروت نمیشود بدست آورد.
1)
در تاریخ تمدن ویل دورانت خواندهام: “تنها درسی که از تاریخ گرفتیم این است که هیچ درسی از تاریخ نگرفتهایم.”
اگر به ما ایرانیها بگویند، میگوییم تاریخ همیشه تکرار میشود و نمیدانیم چرا تاریخ فقط برای ما تکرار میشود؟! 1)
تو باید بدانی چه اتفاقاتی و چه جریاناتی در اطرافت میگذرد و بعد انتخاب کنی چطور زندگی کردن را. خوردن، خوابیدن، تفریح و گاهی کتابی هم خواندن، کافی نیست. 1)
عاقل را اشارتی کافیست 1)
اندر همه ده اگر کسی هست
والله که اشارتی تمامست
عاقلان را یک اشارت بس بود
… 3)
…
در خانه اگر کس است، یک حرف بس است
آن کس است اهل بشارت که اشارت داند. 5)
روزگاری مردی برای خود خانهای ساخت و از خانهی خود قول گرفت که تا وقتی زنده است به او وفادار باشد و بر سرش خراب نشود و قبل از هر اتفاقی وی را آگاه کند.
مدتی گذشت ترکی در دیوار ایجاد شد مرد فوراً با گچ ترک را پوشاند. بعد ازمدتی در جایی دیگر از دیوار ترکی ایجاد شد و باز هم مرد با گچ ترک را پوشاند و این اتفاق چندین بار تکرار شد و روزی ناگهان خانه فرو ریخت.
مرد با سرزنش قولی که گرفته بود را یادآوری کرد.
خانه در پاسخ گفت هربار خواستم هشدار بدهم و تو را آگاه کنم دهانم را با گچ گرفتی و مرا ساکت کردی. این هم عاقبت نشنیدن هشدارها … 6)
بعضیها میگویند ما امیدمان به خداست اما اگر کمی در جزئیان و حتی کلیات زندگی آنها دقت کنی، مشاهده خواهی کرد که به همه امید بستهاند الا به خدا.
1)
– گمان میکنم خدا چون خوشبختی است.
— یقیناً عین خوشبختی است.
– از این جهت که همانند پروانهِ خوشبختی هنگامی که دنبالش میکنی میگریزد.
— خدا نمیگریزد.
– پس چرا آنان که دنبالش هستند از او دورترند؟
— گمان نمیکنم.
– آنان که دنبال مذهبند بیشترین جنگها و خونریزیها را پدید آوردهاند.
— گفتی مذهب، حساب هریک جداست.
– مگر میشود کسی را بخوانی و از او دور شوی؟
— خواستن کار دل است، نه زبان.
1)
اگر آدمهای اشتباه را از زندگیمان حذف نمیکنیم توقع نداشته باشیم بعدها آدمهای درستی وارد مسیر زندگیمان شوند.
1)
هروقت میخواهی کاری را شروع کنی، نگذار چراها و فایدهها بیایند جلو. چون آنوقت حتماً تو میروی عقب و یک کار خوب هیچوقت شروع نمیشود.
1)